سومین سالگرد اشنایی منو بابایی 22/06/2014 و بازی ایران با ارزانتین...
سلام خوشگلمممم
عزيز دلم امروز سومين سالگرد اشنايي منو بابايي بود، درست ٣سال پيش همچين روزي واسه اولين بار بابايي رو ديدم و منو بابايي دلامونو به هم باختيم... امروز بابايي ميگفت ٣سال از اون روز خيلي قشنگ ميگذره و من ٣ساله تو رو دارم و خداهم بهمون يه دختر خوشگل داده...
خدا جونم ممنونم كه بهزادو سر راهه من قرار دادي و من الان احساس خوشبختي كنم...
بهزادم، عزيزم، عمرم، نفسم، عشقم، مهربونم بخاطر همه خوبيهات يه دنيا ممنونم ومن در كنار تو و دختر خوشگلمون احساس ارامش و خوشبختي ميكنم و احساس ميكنم خوشبخت ترين زن دنياهستم
دختر نازم امروز بازي ايران با ارزانتين بود وااااااااي نميدوني چقدر خوب بازي كردن واقعا ايران گل كاشت خيلي خيليييييییییییییییییییییییییي خوب بازي كردن با دل و جونشون و غيرتشون بازي ميكردن ولي اصلا حقشون نبود دقيقه اخر گل بخورن يعني وقتي گل خورديم دوست داشتم بشينم زار بزنم جلو خودمو خيلييييييییییییییي گرفتم گريه نكنم واقعا دلم داشت اتيش ميگرفت قلبم از ناراحتي داشت از تو سينم ميزد بيرون... الهي بميرم حتما مردم داشتن اماده ميشدن برن بيرون جشن بگيرن و شادي كنن كه دقيقه اخر گل خورديم بميري مسي ...حالم از داور و مسي و نكونام بهم ميخوره خيلي اعصابم خورد شد درسته يه دونه گل خورديم ولي برنده اين بازي ما بوديم واقعا عالييييييييي بازي كردن دستشون واقعا درد نكنه و ما بهشون افتخار ميكنيم. امیدوارم بازی بعدی موفق بشیم...
دختر نازم امشب وقتی میخواستم بخوابی تصمیم گرفتم چند تا عکس ازت بگیرم تا واسم یادگاری بمونه که سومین سالگردمون تو اینقدی بودی...
اینجا لباساتو عوض کردم تا ببرم بخوابونمت...
الهی من قربونت برم عزیز دلممممممم
وقتی عکس میگرفتم فلش میزد چشمای خوشگلت اذیت میشد نگاه دوربین نمیکردی...
مامانی عاشق این عکستم سیم لبتابو دیدی میخوای بگیریش
مثل همیشه عاشقتم عشق کوچولووووووووووووووووووووووو