اولین بار که نیکا چهار دست و پا رفت
سلام قربونت بشم
دختر قشنكم شما در ٧ ماه و ٧ روزگي سعي كردي چهار دست و پا بري كه تو اين دو سه روز بيشرفتت خيلي خوب بوده واااااي اگه بدوني منو بابايي چقدر ذوقت كرديم همش نگران بودم فكر ميكردم خيلي ديره ولي همه ميگفتن هر بچه اي با بچه ي ديگه فرق داره...
الان ديگه تند وتند خودتو به اون جيزي كه ميخواي ميرسوني امروز داشتم جارو برقي ميكشيدم زود خودتو ميرسوندي بهش، تا ميرم تو اشبزخونه خودتو زود به در ميرسوني اگه بدوني اولين بار كه ديدم چقدر ذوق كردم الهي من دورت بگردم دختر نازم
عزیزم شیر خیلی کم میخوری شیر خودمم که نمیخوری تا یه کوچولو میخوری عق میزنی اگه بدونی چقدر نگرانم... مامانای گل شما تجربه ای تو این زمینه ندارین؟ چیکار کنم نیکا شیر بیشتر بخوره؟
اولین با که چهار دست و پا رفتی
الهی که من قربونت بشم رفته بودم تو اشپز خونه خودتو داشتی میرسوندی اینقدر ذوق کردم همون موقع عکس گرفتم واسه بابایی فرستادم...
چند شب پیشا که رفته بودیم خونه دوست بابایی
الهی دووووووووووووووووووووورت بگردم که اینجوری سه بابایی نگاه میکنی
قربون چشمات بشم مننننننننننننن
اینم عکس چند تا میوه های که میخوری (واسه مامان طاها جونییییییی)
اینم از نزدیک
اینقدر از این بدت میومد یه قاشق هم نخوردی
اینم ماست میوه ای
همینا رو بیشتر تو خونه نداشتم چیزای دیگه گرفتم دوباره میذارم
من یکی از دوستام دخترش وقتی 6 یا 7 ماهش بود روزی یه دونه موز با یه دونه پرتقال میداد میگفت موز خیلی خوبه میگفت استخوناشونو سفت میکنه