4 تا 5 ماهگی
دختر نازم الان شما دقیقا 5 ماه و 5 روزتونه میخوام از کارها وشیرین بازیات واست بنویسم ...
الان قشنگ بر میگردی از اینور به اون ور میری
هر چیزی بدم دستت اول کلی نگاش میکنی بعدمیخوریش
عاشق بازی کردن با نایلونی هر وقت کار دارم یه نایلون دستت میدم دیگه شما صداتون در نمیاد
با صدای بلند میخندی هر وقت عطسه کنیم شما میخندی هر وقت موهامو تکون بدم غش غش میخندی
همچنان عاشق بازی کردن با دستی هر وقت بغلت کنیم کلی ذوق میکنی بابایی که میاد خونه کلی ذوق میکنی
پاهاتو میاری بالا میخوای بگیریش چند بار هم تونستی بگیری. لباستو میگیری باهاش بازی میکنی وقتی از خواب بیدار میشی کلی ذوق میکنی و میخندی با پتوت بازی میکنی ...
از اهنگهای کودکانه ای که واست میذارم (عروسک قشنگ من)(اهوی دارم)( مامانی ناهار چی داریم)(عروسکم عروس شده) خیلی دوست داری هر وقت واست میذارم کلی ذوق میکنی ومیخندی
الان مدام با صدای بلند میگی ااااااااااااااااااااا نمیدونم چجوری بنویسم
وقتی باهات حرف میزنیم با دقت گوش میدی بیرون که میریم باهات المانی حرف میزنن با دقت گوش میدی مامای که میومد خونمون میگفت حتما تو خونه باهات فارسی حرف بزنیم که بتونی فارسی خوب حرف بزنی میگفت چون اینجا بدنیا اومدی ومیخوای بزرگ شی چه بخوایم چه نخوایم المانی زبان اولت میشه وبهتر از فارسی میتونی حرف بزنی امیدوارم وقتی بزرگ شدی فارسی رو بتونی بدونه لهجه صحبت کنی
اب خوردن رو خیلی دوست داری شیر خشک اصلا نمیخوری فقط با شیر خشک واست فرنی درست میکنم
جدیدا یاد گرفتی بوف بوف میکنی اینقدر بامره این کارو میکنی ...
دیگه چیزی بادم نیست هر وقت یادم اومد واست مینویسم چند تا ازعکسای 4 تا 5 ماهگی تو واست میذارم خوشگلم
اینجا اومدی تو اشپزخونه تا مامانی واست فرنی درست کنه
چی میگی به عروسکت خوشکلم
چی شد مامانیییییییییییییی ؟؟؟؟
قربونت برم که مدام در حال عروسک خوردنی
قربون چشمات بشم زندگیییییییییی
از خواب بیدار شدی اومدم دیدم با پتو داری بازی میکنی
قربون اون نگاه کردنت