نيكا عشق مانيكا عشق ما، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره
پیوند عشق ماپیوند عشق ما، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره

دخترم هستي من

تولد 24 سالگي مامان مهشاد

دختر نازم عزززززيزم يكي يك دونه ي من ... امشب شب تولد منه  يعني مامان مهشاد توووووولدم مبااااااارك  بابا بهزاد خوابه شما هم همين الان خوابيدي ... نميدونم بابايي واسم چي خريده يا چي ميخواد هديه بده  خيلي خوشحالم كه تو سن ٢٤ سالگيم ي دختر نازو خوشگل دارم و همچنين ي شوهر مهرررررربون  دوستون دارم عشقاي من  ...
4 اسفند 1393

اتلیه یک سالگی نیکا

در 11 ماه و 16 روگي نيكا رفتيم اتليه ... 20 تا عكس انتخاب شده تو يك البوم خوشگل و بقيه عكسا روي cd  ... 3 تا از عكسارو به يادگار اينجا ميزارم این عکسارو از رو البوم گرفتم بخاطر همين كيفيتش خوب نشده ...   ...
25 بهمن 1393

متفرقه های 13 و 14 ماهگی

نيكاي ناز من امروز شما يك سال و دو ماه و ده روز سن داري كه واست مينويسم... اول از همه با 10 روز تاخیر 14 ماهگیت مبارک فندوق کوچولو تو اين چند وقته زياد به وبلاگت سر نزدم و مطالب و عكس نزاشتم اخه هم شما ماشالله شيطون بلا شدي و هم لب تاپ و گوشي دستم باشه ميخواي و هم اينكه شبا خيلي دير ميخوابي كه حداقل وقتي ميخوابي بيام بنويسم اون موقع هم كه ميخوابي من از خستگي بيهوش ميشم خلاصه تصميم گرفتم حداقل هر ماه سر ماهگردت وبلاگت  و اپ كنم و عكس بزارم ... نفس من كاملا را ميري ، گوشيه من بيشتر وقتا دست شماست و كاملا  ميتوني باهاش كار كني او ل دگمه  رو ميزني بعد صفحه روشن شد با دستات درست با انگشت اشارت صحفه رو بالا پايين ميكني و و...
24 بهمن 1393

جشن دندوني

سلام  سلام به دختر نازم و دوستاي مهربونم... همينطور كه قبلا گفته بودم شما عسل طلاي من در يكسالو دو هفتگي دندان در اوردي ومن روز چهار شنبه يعني در يك سال و يك ماه و هفده روزگي يك جشن كوچيك ( جشن دندوني) واست گرفتم كه خيلي خوب بود و شما كلي شيرين بازي در اوردي و همه كلي بوس بارونت كردن و يكسره بغل بودي خلاصه عسلي شدي كه  زبانم از بيانش قاصره... راستي دختر يكي و يك دانه ام شما چند روزه كه قشنگ واميستي و كاملا را ميري .. هر چي ميگم انجام ميدي مثلا ميگم نيكا دست بزن دست ميزني الهي من قربون اون دستاي كوچولوت و هم اينكه ميگن نيكا باي باي كن باي باي ميكني... قشنگ ميرقصي قبلا فقط خودتو تكون ميدادي الان تا اهنگ ميزارم اول دست ميز...
4 بهمن 1393

دندان در اوردن/ تعطيلات...

سلام دختر يكي يك دانه ام... بالاخره شما در يك سال و دو هفتگي دندونتون نمايان شد...داشتم بهت صبحانه ميدادم كه صداي خوردن قاشق به دندونتو شنيدم اگه بدوني چه ذوقي كردم اون روز صبح حالم خيلي گرفته بود كه با ديدن دندون شما كلي سر كيف اومدم مباركه مبارك عزيزم... ميخوام جشن دندوني واست بگيرم كه خورده تو كريسمس و تعطيلات همه يا مهمان دارن يا ميرن مسافرت و مهماني بخاطر همين انشالله اخر هفته جشن ميگيرم... راستي بدونه كمك چند ثانيه ميتوني وايسي افررررين دختر نازم خيلي خيلي خوردني شدي روزي ١٠٠ بار ميچلونمت خخخخ همه چي ميخواي اگه بهت ندم واااااي مصيبتااااااا...  روزامون با وجود شما خيلي خوب ميگذره و يا خاله رويا و هليا كوچولو ميان ...
6 دی 1393

جشن تولد 1 سالگی نیکا عسلی

شنبه شب جشن تولدت رو خونه خاله ملوك گرفتيم و حسابي خوش گذشت اصلا فكر نميكردم انقدر همه چي خوب پيش بره و خوش بگذره و همه راضي باشن مهمان ها كه اصلا دلشون نميخواست برن ... جمعه روز تولدت بود و ما فرداش يعني شنبه جشن گرفتيم جمعه شب رفتيم خونه خاله ملوك و تزئين كرديم... تم تولد دختر نازم صورتي و بنفش بود ( ادم برفي وپنگوئن) خودم طرح و مدل و رنگشو انتخاب كردم و دوست گلم ارزو جون مامان درسا كوچولو زحمت طراحيشو كشيد و خيلي ممنونم ازش چون هر مدل و هر طوري كه ميخواستم با حوصله و دقت انجام ميداد شايد ي چيزو بارها رنگشو و مدلشو نپسنديدم و دوباره با دل وجون اون چيزي كه من ميخواستم رو در مياورد بازم مرررسي ارزو جون... خيلي تو اينترنت گشتم و دوست...
16 آذر 1393

تولدت مبارك قشنگ ترين اتفاق زندگيم

نيكاي من 1سالگيت مبارك عزيزم  اميدوارم 120ساله شي عزيز مامان اگه بدوني چه حسي دارم چقدر خودمو واسه اين روز اماده كردم ... خيلي خيلي خوشحالم كه تو رو دارم تو قشنگ ترين و بهترين و هيجان انگيز ترين اتفاق زندگيمي... از وقتي تو اومدي دنيا واسم ي جور ديگه شده ... 1سالگيت مبارك خوشگلم  الان يك حسي دارم كه قابل توصيف نيست كلي مطلب و چيزايي جورواجور پيدا كرده بودم روز تولدت اينجا بزارم ولي دوست داشتم خودم واست بنويسم حس و حالمو... دختر قشنگم1ساله كه من مامان شدم 1ساله كه بهزاد بابا شده 1ساله كه ما خوشبخت تر شديم 1ساله كه  روزا و شبا ي رنگ و بوي ديگه داره 1ساله كه من واقعااااا هر روز خدارو شكر ميكنم بخاطر وجودت ...
14 آذر 1393

متفرقه

سلام عزيزترينم... سلام مهربونم...سلام شيرينم... شما 11ماه 22 روزتونه ولي هنوز دندون درنياوردين يكي دو هفته پيش رفتيم دكتر واكسن زدي و دكتر گفت تا چند وقت ديگه دندون در مياري و اصلا جاي نگراني نيست قدو وزنتم عاليه بود ماشاالله... خلاصه وار درمورد اتفاقاي اين چند وقت مينويسم ي هفته پيش رفتيم تولد هليا كه تقريبا دو هفته از شما بزرگتره خوب بود خوش گذشت ولي شما كمي اذيت كردي ... اونجا خيلي كارا و شيرين بازيا انجام دادي... وقتي داشتيم ميومديم خونه تو ماشين خوابيدي و وقتي بابابهزاد شما رو كه تو كرير خواب بودي مياورد بيرون از كرير افتادي خدا خيلي رحم كرد اگه بدوني چي بر منو بابايي گذشت...خدارو شكر بخير گذشت از همون شب حالت بد شد تب كردي و غذا ...
6 آذر 1393

11ماهگيت مبارك

دخترم ١١ ماهه شد الهي قربونش بشم كمتر از ١ ماه ديگه مونده تا ١ سالگي دختر خوشگلم... هفته گذشته كلاس نرفتم اخه همش نگران شما هستم فكر ميكنم هنوز خيلي كوچولويي و احتياج بهم داري ولي هفته ٢ بار كه بيشتر نيست نميدونم چيكار كنم  11 ابان سالگرد ازدواج منو بابايي بود كه اون روز بابا بهزاد استثنا شنبه بايد ميرفت سر كارو وقتي عصر اومدخونه من تو اشپزخونه بودم وبابايي با يه دست گل  اومد پيشم و تبريك گفتو قرار شد شب واسه شام بريم رستوران ايراني مثل پارسال  ولي شب هوا خيلي سرد بود و من ترجيح دادم نريم و بابا رفت شام خريد و تو خونه خورديم... يه چيزي كه چند وقت بود ميخواستم اينجا ثبت كنم و مدام فراموش ميكردم اينه كه نيكا جونم 2 يا 3...
17 آبان 1393